تحقیق اتحاد ملي و انسجام اسلامي 52 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
چكيده
عدالت محور اتحاد ملي و انسجام اسلامي است. وحدت نياز اساسي هر جامعهي بشري است، افرادي كه به نوعي زندگي اجتماعي دارند براي حفظ بقاي خود به اتحاد و همستگي نيازمندند. هر اجتماعي به شرطي ميتواند وحدت داشته باشد كه عصمت و عدالت را رعايت كند، بروز و وجود اختلافات در ميان جوامع بشري اقتصادي و اعتقادي است. تا زمانيكه مشكلات اقتصادي و اعتقادي حل و فصل نشود نميتوان انتظار وحدت داشت.
عواملي كه سبب آسيبپذيري مسلمانان مي شود، عبارتند از:
الف: يك دسته عواملي كه از حاكميت ها سرچشمه مي گيرند و آن اينكه پس از تشكيل شوراي سقيفه و غصب خلافت اسلامي و تسلط خلفاي اموي و عباسي، روند حكومت اسلامي تغيير يافت و زمامداران اسلامي با توجه به اعمال و رفتار امپراطوري ايران و روم خلافت را به سلطنت مبدل كردند كه نتيجه‌ي آن ايجاد تغيير و تحول در ارزش ها و آرمانهاي اسلامي گرديد. ديگر اينكه خلفا به لهو و لعب و عياشي گرايش يافته و دربار خلافت خود را به كانون فساد مبدل ساختند.
در نتيجه سبب از ميان رفتن عدالت اجتماعي، عدم اتحاد و همبستگي و ايجاد تفرقه و عدم توجه به علم آموزي شد.
1
چكيده
عدالت محور اتحاد ملي و انسجام اسلامي است. وحدت نياز اساسي هر جامعهي بشري است، افرادي كه به نوعي زندگي اجتماعي دارند براي حفظ بقاي خود به اتحاد و همستگي نيازمندند. هر اجتماعي به شرطي ميتواند وحدت داشته باشد كه عصمت و عدالت را رعايت كند، بروز و وجود اختلافات در ميان جوامع بشري اقتصادي و اعتقادي است. تا زمانيكه مشكلات اقتصادي و اعتقادي حل و فصل نشود نميتوان انتظار وحدت داشت.
عواملي كه سبب آسيبپذيري مسلمانان مي شود، عبارتند از:
الف: يك دسته عواملي كه از حاكميت ها سرچشمه مي گيرند و آن اينكه پس از تشكيل شوراي سقيفه و غصب خلافت اسلامي و تسلط خلفاي اموي و عباسي، روند حكومت اسلامي تغيير يافت و زمامداران اسلامي با توجه به اعمال و رفتار امپراطوري ايران و روم خلافت را به سلطنت مبدل كردند كه نتيجه‌ي آن ايجاد تغيير و تحول در ارزش ها و آرمانهاي اسلامي گرديد. ديگر اينكه خلفا به لهو و لعب و عياشي گرايش يافته و دربار خلافت خود را به كانون فساد مبدل ساختند.
در نتيجه سبب از ميان رفتن عدالت اجتماعي، عدم اتحاد و همبستگي و ايجاد تفرقه و عدم توجه به علم آموزي شد.
3
ب: عوامل ديگر به خود مردم مي گردد كه در اين خصوص مي توان بيتوجهي به تعليم و ارزش هاي اسلامي به هدر رفتن نيروهاي فكري جامعه، انهدام و نابودي شخصيت جامعه اسلامي، افراط و تفريط در ارزش ها را نام برد.
ج: پاره اي از عوامل نيز مربوط به وجود آمدن گروهها و فرقه هاي جديد و عملكردهاي بيگانگان و واپس گرايي جهان اسلام مي باشد.
اسلام دين عدالت است و اجراي عدالت در سراسر جامعهي اسلامي لازم و ضروري است. عدالت اجتماعي در پرتو امر به معروف و نهي از منكر امنيت را برقرار كرده و عدل منتشر مي شود. عدالت بيش از هر چيز ديگر گنجايش دارد و همه را راضي مي كند. يگانه ظرفيت وسيعي كه مي تواند همه را در خود جمع كند و زمينهي رضايت عموم را فراهم آورد، عدالت است.
اتحاد ملي و انسجام اسلامي
محور اتحاد ملي و انسجام اسلامي عدالت است و وحدت نياز اساسي هر جامعه بشري است و افرادي كه به نوعي زندگي اجتماعي دارند براي حفظ بقاي خود به اتحاد و وحدت نيازمندند. هر اجتماعي به شرطي مي تواند وحدت داشته باشد كه عصمت و عدالت را رعايت كند. بروز و وجود اختلافات در ميان جوامع بشري اقتصادي و اعتقادي است. تا زماني كه مسائل و مشكلات اقتصادي و اعتقادي حل و فصل نشود نمي توان انتظار وحدت داشت.
3
عواملي كه مربوط به آسيب پذيري مسلمين مي شود در سه قسمت مي توان بررسي كرد. يك دسته عواملي كه از حاكميت ها سرچشمه ميگيرد و نقش حاكمان اسلامي در آن مشاهده مي شود، دسته اي ديگر مربوط به مردم و پاره اي عوامل هم مربوط به گروه ها و فرقههايي مي باشد كه به دلايل مختلف ايجاد گشتند.
1- حاكمان اسلامي: پس از تشكيل شوراي سقيفه و غصب خلافت اسلامي و تسلط خلفاي اموي و عباسي، روند حكومت اسلامي تغيير يافت. زمامداران اسلامي با اقتدا به امپراطوران ايران و روم، خلافت را به سلطنت مبدل ساختند و اين تغيير منجر به تحول ارزش ها و آرمانهاي اسلامي گشت.
2- گرايش خلفا به لهو و لعب و عباشي و وجود جناح عظيمي با عنوان موسيقي دان، دربار خلافت را به كانون فساد مبدل ساخت. اين عامل از عوامل مهم متلاشي شدن حكومت ها محسوب مي شود. اين فساد اخلاقي علاوه بر زمامداران، دامن گير مردم ديگر نيز شد. غرق شدن افراد در شهوات و تمايلات نفساني سبب بي رنگ شدن معنويات و محو ارزش هاي خدايي مي گردد. در لسان دين اين مطلب اينگونه بيان شده «وقتي دلها را كدورت و تيرگي و قساوت مي گيرد، نور ايمان در دل ها راه نمي يابد.