تحقیق تاي چي (يوگاي چيني) يا مديتيشن پويا
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تاي چي يا مديتيشن پويا :
تاي چي يا يوگاي چيني به معني نهايت برتر و نحوه جاري كردن چي يا نيروي حياتي در روان و جسم و به هنرجو آموزش ميدهد . تاي چي حاصل تركيب سه فلسفه بوديسم ، تائوئيسم ، و كنفسيوس ميباشد . تاي چي هنر مراقبه فعال كه در عصر حاضر يكي از مؤثرترين راههاي رهايي از تنش و بازسازي روان و جسم انسان امروز ميباشد . چون در عصر حاضر انسانها عادت به فعاليت و حركت كرده اند و براي آن بسيار مشكل ميباشد كه در گوشه اي ، ساكت و ساكن بنشيند و به خود بنگرند . ولي تاي چي به عنوان ، هنر مراقبه فعال به هنرجو ياد ميدهد كه چگونه در حين و شدت فعاليت بتواند به نيروي دروني و جوهر ابدي خود آگاه شده و بتواند در ژرفاي وجود خود، تحقيق كند و گوهر وجودي خويش را كه همانا آگاهي و روشنايي است صيد كند . تاي چي از يك سري حركات موزون و مواج ، رقص گونه ، حركات تنفسي ، تمركزي ، تجسمي و مديتيشن هاي خاص خود تشكيل شده ، كه به وسيله آنها هنرجو با شعور و هشياري دروني خود ارتباط برقرار كرده و ميتواند كيفيتي برتر و متعالي تر را در زندگي عادي و روزمره خود نمايان كند . چاكراها يا مراكز انرژي كه در تاي چي مورد بررسي قرار مي گيرد تمام چاكراهاي اصلي به خصوص چاكراي تاج و چشم سوم . چاكراها دست و پا و درياي يا سرچشمه انرژي ، تانتين مي باشد . تاي چي از بخشي طب سنتي چيني و سوزني است . در اصل نقاط درماني طب سوزني به گونه اي در حركات تاي چي گنجانده شده اند كه يك فرد به طور مستقل بتواند آنها را تحريك كرده و فعالانه باعث شفاي روان و بدن خود شود . تاي چي هنر شفاي كل نگري مانند يوگا ، هوميوپاتي ، انرژي درماني و
2
…… ميباشد كه در برخي موارد مزاياي بيشتري نسبت به هر كدام دارا ميباشد مثلاً : در يوگا تنها به چاكراهاي اصلي پرداخته ميشود و توجه زيادي به چاكراي كف پا ميشود و يا به جريان انرژي حيات «پرانا » و حس و تجربه آن نميشود ولي در تاي چي هنرجو چي يا انرژي حياتي را ميتواند كاملاً لمس كرده و با چاكراهاي كف دست و كف پا آشنا ميشود ومي تواند براي تخليه انرژي و نامتعادلي ها به زمين ، شفا و ….. استفاده كند، بدون زحمات و تلاشهاي فراوان و طولاني . در ضمن تاي چي براي عصر حاضر كه بسيار سريع و پرجنب وجوش است بسيار مناسب تر است و فرد حتي در زندگي عادي روزمره مثلاً : جارو زدن ، رانندگي و … ميتواند از آن استفاده كند . تاي چي كلاً بر چند اصلي مانند : قانون يين و يانگ ، قانون انرژي هوشمند حيات «چي » ، قانون تعادل ، قانون اتحاد ، قانون طبيعت ، «غلبه نرمي بر سختي ، همه چيز در حركت است ، دايره » ، قانون عدد 3 «تثليث » ، قانون ارتعاشات ، قانون خود هشياري ، خويش انضباطي ، خود شناسي ، قانون تسليم ، قانون عدد 7 يا اكتاو ، قانون برتري ذهن و رابطه متقابل آن با بدن ، تئوري واي دن و قانون روح و ….. استوار است .
اكنون به بررسي چند اصل بنيادين تاي چي ميپردازيم :
3
1 - چي ، جوهر واحد هستي «Spirit , Vital force»
چي به معناي هوا ، نيرو ، حركت و انرژي حياتي است كه در اصل منظور همان انرژي ذاتي يا انرژي اوليه و مطلق و يا جوهره ي حيات ميباشد . اين انرژي حياتي از مبدأيي واحد به بيرون انتشار مي يابد و باعث زندگي و جان بخشيدن به هر چيزي ميشود . هستي هر چيز وهر كس وابسته به اين انرژي حياتي و واحد است كه در زبانهاي مختلف با نامهاي مختلفي مانند ، كي ياريكي در ژاپن ، نا يا جان يا نيرو در پارسي ، روح الهي يا عشق الهي يا حي يا نور و …. در عرفان اسلامي ، روح القدس يا كلمه در مسيحيت ، تائو در تائوئيزيسم ، پرانادر ودا ، داما در بوديسم ، شي يا چي در چين ، انرژي هوشمند در علم ، ATP در فيزيولوژي ، ناشناختي در عرفان سرخپوستي ، قانون جاذبه در فيزيك ، كلمه دركا بالا «عرفان يهود » ، نيروي اهورايي در زرتشت ، انرژي حياتي و هخا در هخامنشي ، مهر در آئين ميترايي ، اك در اكنكار ، آگاهي در TA «روانكاوي »، در مصر باستان KA ، در بابل باستان Pneuma در يهود Jesod ، در قبايل آفريقايي Megobe ، در ميان اسكيموها Elima ، در بين سرخپوشان برزيلي Hasina ، در بين شمن ها WaKAN ، در بين صوفيان بركت ، بين جادوگران طلسم ، بين كيمياگران اكسير يا مايع حياتي ، از نظر دكتر رايشن باخ orgon ، دكتر تانسلي odice مينامند .
5
اين جريان هوشمند از چاكراي تاج وارد بدن ميشود و از ميان 7 چاكراي اصلي عبور ميكند و باعث حيان انسان و هر موجود زنده ديگري ميشود پس هر چه اين جريان متعادل تر و قويتر باشد موجود سرحال تر و زنده تر و قوي تر ميشود و در تاي چي هنرجو نحوه تعادل ، بيشتر كردن و هدايت اين جريان را ياد ميگيرد . در واقع ميتوان گفت : اصل چي همان و شايد جنبه اي ديگر از اصل توحيد و وحدت عالم در حين كثرت ميباشد اما در شكلي كاربردي تر چون كه اين جريان در همه چيز و همه كس جريان دارد و همه را به همديگر وصل كرده مانند مرواريدهاي يك گردنبند . چي بي شكل است اما شكل ميدهد ، ثابت اما در جريان است ، نرم اما قدرتمند ومانند طبيعت است . چي سر منشأ حيات و انرژي حيات بخش انسان است . به عبارت ديگر ، چي در زنده و سالم بودن ما نقشي اساسي ايفا ميكند . در نتيجه افزايش متعادل چي به افزايش انرژي حياتي ، سرزندگي و سلامت منجر ميشود ، اعتقاد چينيان چنين است كه جريان چي از سه طريق دريافت ميشود : 1- آسمان «هوا و …» 2- زمين «غذا » 3- انرژي جنسي و به طور مستمر در مسيرهاي انرژي بدن انسان جاري است و هر گاه در اين جريان اختلالي به وجود آيد يا مسير آن مسدود شده و كلاً نا متعادل شود بيماري به وجود ميآيد . تاي چي و چي كونگ تكنولوژي شفاگري اين فلسفه مي باشند كه به هنرجو آموزش مي دهند كه چگونه چي را لمس كرده ، آنرا متعادل كند از اصل چي ميتوان به مسائلي همچون هستي هوشمند
«