تحقیق پادشاهی کهن
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 78 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
نخستين دورة سلسله ها و پادشاهي كهن:
در نخستين دورههاي رشد هنر مصري، علاقة شديدي به تصوير يا چهره نماي مردگان پيدا شد. باز به همين علت كه ماندگاري سبك و مصالح كار تا بدان پايه اهميت داشت. با آنكه براي ساختن تصوير با تنديس افراد غير وابسته به طبقات اشراف يا خانوادة سلطنتي از مصالحي چون چوب، رس و مفرغ استفاده مي شد، سنگ مادة اصلي اين كار بشمار مي رفت: سنگ آهك و ماسه سنگ از صخره هاي اطراف رود نيل، سنگ خارا از حوضة آبشارهاي نيل عليا، و سنگ ديوريت از صحراي مصر استخراج و به محل حمل مي شد.
پيكره ها شكلهاي ارگانيك در درون ساختمان خشك و هندسي معبد بودند با تيرهاي عمودي و افقي تختشان، فضاي گيرايي از ابهت شاهانه به آن مي بخشيدند. خفرع بر اورنگي نشسته است كه بر قاعده اش نقش درهمبافته اي از دو گياه پاپيروس و نيلوفر آبي مصري – نماد مصر متحد – حكاكي شده است. بالهاي محافظ شاهين – نماد آفتاب – پشت سر او را پوشاندهاند و اين نشانه اي از پايگاه خدايي خفرع به عنوام پسر رع است. او دامن سادة مرسوم پادشاهي كهن را به تن كرده است و يك روسري كتاني بر سرش دارد كه پيشاني او را پوشانده و با چينهاي ريز تا روي شانه اش رسيده است. چهرة پادشاه از فرديتي نيرومند برخوردار است و در همان حال آرامشي خونسردانه از آن ساطع است كه بازتابي از نيروي ابدي فرعون و مقام پادشاهي به طور اعم به شمار مي رود. اين تأثير، كه از تمام پيكره هاي سلطنتي كا در بيننده برجا مي ماند، با استفاده از تدبيرهاي شكل آفريني و اسلوبهايي تحقق يافته است كه امروزه نيز تحسين آدمي را برمي انگيزد. پيكرة خفرع، از فشردگي و يكپارچگي نيرومندي برخوردار است و چند نقطة برآمده و شكستگي نيز دارد؛ شكل، هدف را كه ماندن تاابديت است بيان مي كند. بدون خفرع به تخته سنگ پشتي اش چسبيده است، دستهايش نزديك بالاتنه و رانهايش قرار گرفته اند، پاها تنگ هم هستند و با پرده هاي سنگي به اورنگ شاهي متصل شده اند.
2
نخستين دورة سلسله ها و پادشاهي كهن:
در نخستين دورههاي رشد هنر مصري، علاقة شديدي به تصوير يا چهره نماي مردگان پيدا شد. باز به همين علت كه ماندگاري سبك و مصالح كار تا بدان پايه اهميت داشت. با آنكه براي ساختن تصوير با تنديس افراد غير وابسته به طبقات اشراف يا خانوادة سلطنتي از مصالحي چون چوب، رس و مفرغ استفاده مي شد، سنگ مادة اصلي اين كار بشمار مي رفت: سنگ آهك و ماسه سنگ از صخره هاي اطراف رود نيل، سنگ خارا از حوضة آبشارهاي نيل عليا، و سنگ ديوريت از صحراي مصر استخراج و به محل حمل مي شد.
پيكره ها شكلهاي ارگانيك در درون ساختمان خشك و هندسي معبد بودند با تيرهاي عمودي و افقي تختشان، فضاي گيرايي از ابهت شاهانه به آن مي بخشيدند. خفرع بر اورنگي نشسته است كه بر قاعده اش نقش درهمبافته اي از دو گياه پاپيروس و نيلوفر آبي مصري – نماد مصر متحد – حكاكي شده است. بالهاي محافظ شاهين – نماد آفتاب – پشت سر او را پوشاندهاند و اين نشانه اي از پايگاه خدايي خفرع به عنوام پسر رع است. او دامن سادة مرسوم پادشاهي كهن را به تن كرده است و يك روسري كتاني بر سرش دارد كه پيشاني او را پوشانده و با چينهاي ريز تا روي شانه اش رسيده است. چهرة پادشاه از فرديتي نيرومند برخوردار است و در همان حال آرامشي خونسردانه از آن ساطع است كه بازتابي از نيروي ابدي فرعون و مقام پادشاهي به طور اعم به شمار مي رود. اين تأثير، كه از تمام پيكره هاي سلطنتي كا در بيننده برجا مي ماند، با استفاده از تدبيرهاي شكل آفريني و اسلوبهايي تحقق يافته است كه امروزه نيز تحسين آدمي را برمي انگيزد. پيكرة خفرع، از فشردگي و يكپارچگي نيرومندي برخوردار است و چند نقطة برآمده و شكستگي نيز دارد؛ شكل، هدف را كه ماندن تاابديت است بيان مي كند. بدون خفرع به تخته سنگ پشتي اش چسبيده است، دستهايش نزديك بالاتنه و رانهايش قرار گرفته اند، پاها تنگ هم هستند و با پرده هاي سنگي به اورنگ شاهي متصل شده اند.
2
نخستين دورة سلسله ها و پادشاهي كهن:
در نخستين دورههاي رشد هنر مصري، علاقة شديدي به تصوير يا چهره نماي مردگان پيدا شد. باز به همين علت كه ماندگاري سبك و مصالح كار تا بدان پايه اهميت داشت. با آنكه براي ساختن تصوير با تنديس افراد غير وابسته به طبقات اشراف يا خانوادة سلطنتي از مصالحي چون چوب، رس و مفرغ استفاده مي شد، سنگ مادة اصلي اين كار بشمار مي رفت: سنگ آهك و ماسه سنگ از صخره هاي اطراف رود نيل، سنگ خارا از حوضة آبشارهاي نيل عليا، و سنگ ديوريت از صحراي مصر استخراج و به محل حمل مي شد.
پيكره ها شكلهاي ارگانيك در درون ساختمان خشك و هندسي معبد بودند با تيرهاي عمودي و افقي تختشان، فضاي گيرايي از ابهت شاهانه به آن مي بخشيدند. خفرع بر اورنگي نشسته است كه بر قاعده اش نقش درهمبافته اي از دو گياه پاپيروس و نيلوفر آبي مصري – نماد مصر متحد – حكاكي شده است. بالهاي محافظ شاهين – نماد آفتاب – پشت سر او را پوشاندهاند و اين نشانه اي از پايگاه خدايي خفرع به عنوام پسر رع است. او دامن سادة مرسوم پادشاهي كهن را به تن كرده است و يك روسري كتاني بر سرش دارد كه پيشاني او را پوشانده و با چينهاي ريز تا روي شانه اش رسيده است. چهرة پادشاه از فرديتي نيرومند برخوردار است و در همان حال آرامشي خونسردانه از آن ساطع است كه بازتابي از نيروي ابدي فرعون و مقام پادشاهي به طور اعم به شمار مي رود. اين تأثير، كه از تمام پيكره هاي سلطنتي كا در بيننده برجا مي ماند، با استفاده از تدبيرهاي شكل آفريني و اسلوبهايي تحقق يافته است كه امروزه نيز تحسين آدمي را برمي انگيزد. پيكرة خفرع، از فشردگي و يكپارچگي نيرومندي برخوردار است و چند نقطة برآمده و شكستگي نيز دارد؛ شكل، هدف را كه ماندن تاابديت است بيان مي كند. بدون خفرع به تخته سنگ پشتي اش چسبيده است، دستهايش نزديك بالاتنه و رانهايش قرار گرفته اند، پاها تنگ هم هستند و با پرده هاي سنگي به اورنگ شاهي متصل شده اند.
2
نخستين دورة سلسله ها و پادشاهي كهن:
در نخستين دورههاي رشد هنر مصري، علاقة شديدي به تصوير يا چهره نماي مردگان پيدا شد. باز به همين علت كه ماندگاري سبك و مصالح كار تا بدان پايه اهميت داشت. با آنكه براي ساختن تصوير با تنديس افراد غير وابسته به طبقات اشراف يا خانوادة سلطنتي از مصالحي چون چوب، رس و مفرغ استفاده مي شد، سنگ مادة اصلي اين كار بشمار مي رفت: سنگ آهك و ماسه سنگ از صخره هاي اطراف رود نيل، سنگ خارا از حوضة آبشارهاي نيل عليا، و سنگ ديوريت از صحراي مصر استخراج و به محل حمل مي شد.
پيكره ها شكلهاي ارگانيك در درون ساختمان خشك و هندسي معبد بودند با تيرهاي عمودي و افقي تختشان، فضاي گيرايي از ابهت شاهانه به آن مي بخشيدند. خفرع بر اورنگي نشسته است كه بر قاعده اش نقش درهمبافته اي از دو گياه پاپيروس و نيلوفر آبي مصري – نماد مصر متحد – حكاكي شده است. بالهاي محافظ شاهين – نماد آفتاب – پشت سر او را پوشاندهاند و اين نشانه اي از پايگاه خدايي خفرع به عنوام پسر رع است. او دامن سادة مرسوم پادشاهي كهن را به تن كرده است و يك روسري كتاني بر سرش دارد كه پيشاني او را پوشانده و با چينهاي ريز تا روي شانه اش رسيده است. چهرة پادشاه از فرديتي نيرومند برخوردار است و در همان حال آرامشي خونسردانه از آن ساطع است كه بازتابي از نيروي ابدي فرعون و مقام پادشاهي به طور اعم به شمار مي رود. اين تأثير، كه از تمام پيكره هاي سلطنتي كا در بيننده برجا مي ماند، با استفاده از تدبيرهاي شكل آفريني و اسلوبهايي تحقق يافته است كه امروزه نيز تحسين آدمي را برمي انگيزد. پيكرة خفرع، از فشردگي و يكپارچگي نيرومندي برخوردار است و چند نقطة برآمده و شكستگي نيز دارد؛ شكل، هدف را كه ماندن تاابديت است بيان مي كند. بدون خفرع به تخته سنگ پشتي اش چسبيده است، دستهايش نزديك بالاتنه و رانهايش قرار گرفته اند، پاها تنگ هم هستند و با پرده هاي سنگي به اورنگ شاهي متصل شده اند.